همه از سئو به عنوان کلید موفقیت آنلاین صحبت میکنند، اما بیشتر توصیهها روی جزئیات فنی پیچیده تمرکز دارند. این مقاله یک رویکرد متفاوت دارد: نگاهی تجاری به سئو. در این نگاه هدف نهایی فقط کسب رتبه در گوگل نیست، بلکه رسیدن به سودآوری است. این مطلب هفت قانون نانوشته ی کسب و کارهایی را فاش میکند که مستقیماً از میدان نبرد کسبوکار آنلاین بیرون آمدهاند. اینها تکنیک های فنی، تولید محتوا یا تبلیغات در سایر سایت ها نیستند، بلکه استراتژیهای مالی هستند که باورهای رایج درباره سئو را به چالش میکشند و به شما کمک میکنند تا از اتلاف وقت و هزینه جلوگیری کرده و استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را بر پایه سودآوری بنا کنید. همراه پنتازوم باشید!
اولین ترفند سئو : نام برند شما باید “بیمعنی” باشد، نه توصیفی
شاید عجیب به نظر برسد اما یکی از بهترین توصیهها در شروع کار، انتخاب یک نام تجاری «برندپذیر» (Brandable) است؛ نامی آنقدر منحصر به فرد که در ابتدای کار، با جستجوی آن در گوگل نتایج بیربط یا به قول معروف «چرت و پرت» ظاهر شود. این رویکرد در تضاد کامل با توصیه رایجی است که میگوید کلمات کلیدی را در نام برند خود بگنجانید.
مزیت استراتژیک این کار فراهم کردن امکان توسعه کسبوکار در آینده است. برای مثال اگر کسبوکار شما با فروش کاغذ دیواری شروع میشود، قرار دادن کلمه “کاغذ دیواری” در نام برند، شما را در آینده محدود میکند. اگر بخواهید خدمات دیگری مانند کفپوش یا بازسازی کامل را اضافه کنید، نام برندتان دیگر معرف تمام خدمات شما نخواهد بود. نامهای بیمعنی و منحصر به فرد این محدودیت را ندارند.
پس سعی کنید از کلمه کلیدی های کسب و کار خود استفاده نکنید! به جای آن یک یک اسم با قابلیت برند شدن انتخاب کنید!
توصیه عملی: پس از انتخاب نام حتماً از آزاد بودن دامنههای مرتبط(.ir, .com, …) مطمئن شوید. به خاطر داشته باشید که این فرآیند تحقیق و انتخاب اسم میتواند هفتهها یا حتی ماهها زمان ببرد.
گاهی بهترین استراتژی سئو، انجام ندادن سئو است
این یک قانون شگفت انگیز در ترفندهای سئو، اما مهم است: گاهی اوقات، سودآورترین کار برای یک کسبوکار، به خصوص در مراحل اولیه، کنار گذاشتن سئو است. مسیرهای سریعتری برای رسیدن به درآمد وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیرید. کانالهایی مانند گوگل ادز (Google Ads)، تبلیغات در شبکههای اجتماعی (اینستاگرام و فیسبوک) یا استفاده از پلتفرمهای واسطه (مانند لستسکند، ترب یا اکسپدیا) میتوانند شما را خیلی زودتر به پول برسانند.
مهمترین نکته استراتژیک در این قانون، استفاده از گوگل ادز به عنوان یک ابزار کمهزینه برای کاهش ریسک سرمایهگذاری است. قبل از اینکه شش ماه زمان و میلیونها تومان هزینه را صرف کلمهای کنید که شاید هیچوقت به پول نرسد، با چند میلیون تومان در گوگل ادز سرمایه گذاری کنید، آینده مالی آن را تست کنید. این کار به شما میگوید که آیا آن کلمات کلیدی واقعاً مشتری و سود به همراه دارند یا خیر و از هدر رفتن یک سرمایهگذاری بزرگ جلوگیری میکند.
صفحه اصلی سایت شما، جای کلمات کلیدی نیست!
این یک قانون قطعی است: صفحه اصلی (صفحه نخست) وبسایت شما هرگز نباید برای یک کلمه کلیدی مربوط به یک محصول یا خدمت خاص بهینه شود. دلیل این موضوع روشن است: وظیفه صفحه اصلی، معرفی کلیت برند شماست، نه فقط یک بخش از آن. برای مثال وبسایت علیبابا در گذشته این اشتباه را مرتکب شد و صفحه اصلی خود را برای کلمه «بلیط هواپیما» بهینه کرد. زمانی که این شرکت خدمات هتل، قطار و تور را به کسبوکار خود اضافه کرد، با چالشهای جدی مواجه شد، زیرا صفحه اصلیاش دیگر معرف تمام خدمات آن نبود.
رویکرد صحیح این است که عنوان و محتوای صفحه اصلی، توصیفگر کلی کسبوکار شما باشد (مانند «فروشگاه اینترنتی دیجیکالا» یا «خدمات گردشگری لست سکند»). این کار تضمین میکند که سایت شما برای توسعه در آینده آماده باشد.
صفحه نخست نباید کیورد یکی از موضوعات خدمات یا محصولات شما باشد. صفحه اول باید همیشه توصیفگر اسم برند شما و در مورد این باشد که برند شما معرف چه محصولات یا خدماتی است.
اولویت در سئو با صفحات پول ساز است، نه وبلاگ
شعار معروف «محتوا پادشاه است» بسیاری را به اشتباه میاندازد. از نگاه یک کاسب، اولویتبندی محتوا باید بر اساس سودآوری باشد. برای یک سایت فروشگاهی یا خدماتی جدید، اولین قدم هرگز نباید تولید محتوای وبلاگ باشد.
اولویت مطلق باید با ساخت و تکمیل «صفحات پولساز» باشد: صفحات محصول، صفحات خدمات و صفحات دستهبندی. اینها صفحاتی هستند که به طور مستقیم درآمد ایجاد میکنند.
قانون ساده است: «برای یک فروشگاه، اول محصول را در قفسه میگذارند، بعد کاتالوگ راهنمای آن را مینویسند.» در دنیای آنلاین هم همین است. صفحات محصول و خدمات، قفسههای فروشگاه شما هستند؛ وبلاگ، کاتالوگ آن است. محتوای وبلاگ باید در مراحل بعدی و با هدف مشخص هدایت ترافیک به همین صفحات پول ساز اصلی ایجاد شود.
سئو رایگان نیست؛ برای دیده شدن باید خرج کنید
این تصور که سئو یک کانال بازاریابی رایگان است، یک افسانه ی خطرناک است. سئو به بودجه نیاز دارد؛ بودجه برای تولید محتوا، تبلیغات خارجی (مانند لینکسازی) و منابع انسانی.
برای اینکه این موضوع ملموستر شود، بدانید که حتی برای کلمات کلیدی کمرقابت، حداقل بودجه ماهانه ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار است و این هزینه فقط در صورتی است که خودتان نیز به صورت تماموقت پای کار باشید.
هنر بازاریابی آنلاین حذف هزینهها نیست، بلکه هوشمندانهتر خرج کردن است. هدف، کسب بازگشت سرمایه (ROI) بالاتر است، نه اینکه هیچ پولی خرج نکنید.
باید خرج کنید تا دیده شوید. برای دیده شدن هنر دیجیتال مارکتینگ در این است که چطور بهتر خرج کنم. اما نمی توانید پول را حذف کنید! همیشه به یک حداقل نیاز دارید.
درج نکردن قیمت، ترفند سئو نیست!
قیمت نگذاشتن مشتری را جذب نمی کند! می پراند! بسیاری از کسبوکارها از تاکتیک قدیمی درج نکردن قیمت ها استفاده میکنند تا مشتری را به تماس گرفتن تشویق کنند. این روش در دنیای جستجوی گوگل معمولاً نتیجه معکوس میدهد. شاید فکر کنید با درج نکردن قیمت، فرصتی برای متقاعد کردن مشتری پای تلفن ایجاد میکنید، اما واقعیت این است که در ۹۹٪ موارد، آن تلفن هرگز زنگ نخواهد خورد.
وقتی کاربر در صفحه شما قیمتی نمیبیند، تماس نمیگیرد؛ بلکه به سادگی دکمه «بازگشت» را میزند و به سراغ سایت رقیبی میرود که قیمت را شفاف اعلام کرده است.
راه حل چیست؟ اگر نمیتوانید قیمت دقیقی ارائه دهید، یک محدوده قیمت مشخص کنید. این کار به مدیریت انتظارات مشتری کمک میکند، لید های فروش واقعیتری را جذب میکند (و از «زنگهای بیهوده» جلوگیری میکند) و در نهایت نرخ تبدیل صفحه شما را به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
با کلمات کلیدی کمرقابت اما پرسود شروع کنید
یکی از بزرگترین اشتباهات کسبوکارها، هدفگذاری کلمات کلیدی پرجستجو و پررقابت از همان روز اول است. این کار مانند تلاش برای فتح اورست بدون هیچگونه آمادگی است.
استراتژی هوشمندانه، شروع با کلمات کلیدی بسیار خاص و طولانی (Long-tail) است که رقابت کمتر اما قصد خرید بالایی دارند. برای مثال، به جای رقابت بر سر کلمه «پارکت»، روی عبارتی مانند «اجرای پارکت روی سرامیک» تمرکز کنید. منطق مالی این استراتژی، ایجاد یک موتور خودگردان برای رشد است. با کسب رتبه در تعداد زیادی از این کلمات کمرقابت و پرسود، جریان نقدی اولیه را راه میاندازید تا بتوانید نفس بکشید. سپس میتوانید این سود را مجدداً سرمایهگذاری کرده و به تدریج به سراغ کلمات کلیدی رقابتیتر و پرجستجوتر بروید. این یک رویکرد مقیاسپذیر و کمریسک برای رشد پایدار است.
جمعبندی
پیام اصلی این مقاله روشن است: سئوی موفق یک بازی فنی نیست، بلکه یک استراتژی تجاری است. کلید موفقیت این است که همیشه به سودآوری، بازگشت سرمایه و رشد بلندمدت فکر کنید. قبل از هر اقدامی، از خودتان بپرسید این کار چگونه به درآمدزایی کسبوکار من کمک میکند.
و در آخر، یک سوال برای فکر کردن:
آیا استراتژی سئوی شما برای گوگل بهینه شده یا برای حساب بانکیتان؟